نقاش كوچولو

فرهام جون به نقاشي خيلي علاقه نشان ميده و از يازده ماهگي مداد و دفتر به دستش داديم و از اون موقع شروع كرده به نقاشي . و هر وقتم دفترو مداد رنگياتو ميخواي ميگي چش چش و ما متوجه ميشيم كه آقا فرهام وسايل نقاشيشو ميخواد .الانا كه پسرگلم تسلطش تو مداد نگه داشتنم كه بيشتر شده و علاقش شديدتر خيلي دوست داره رو در و ديوار خانه نقاشي كنه...

فرهام جون به نقاشي خيلي علاقه نشان ميده و از يازده ماهگي مداد و دفتر به دستش داديم و از اون موقع شروع كرده به نقاشي .و هر وقتم دفترو مداد رنگياتو ميخواي ميگي چش چش و ما متوجه ميشيم كه آقا فرهام وسايل نقاشيشو ميخواد .الانا كه پسر گلم  تسلطش تو مداد نگه داشتنم كه بيشتر شده و علاقش شديدتر خيلي دوست داره رو در و ديوار خانه نقاشي كنه...

ولي ما هي بهت تذكر ميديم اما باز با اين حال فرهام جون نميتونه احساساتشو كنترل كنه و حرف مامان و باباشو گوش كنه و بعضي وقتا شيطونه گولش ميزنه و ميره رو ديوار خانه نقاشي مي كنه و برات خيلي جالبه و با يه ذوقي مدادو رو ديوار ميكشي و ميگي چش چش منظورت همون چشم چشم دو ابرو دماغ و دهن يه گردو .به همين خاطر منم هر جاي كه تو دستت ميرسه ورداشتم كاغذ چسبوندم كه شما روي كاغذ نقاشي كني ولي باز شما كاغذارو ميزني بالا و بعد زير كاغذا بازم روي ديوار نقاشي مي كني امان از دست تو پسر .اما یه تخته نقاشی آهن ربایی هم داری که خاله مهسا برات هدیه آورده از نقاشی کردن روی اون تخته هم خیلی لذت میبری و وقتی که مامان بابا ناراحت میشن شما سریع میری روی تخته آهن ربایی نقاشی می کنی .

آره عزيز دلم تو هر اتاقي كه بريم يه اثر نقاشي از آقا فرهام هست .مامان باهات صحبت ميكنه بابا باهات صحبت ميكنه ولي بازم انگار نه انگار كاريش نميشه كرد شما هم در جواب مامان و بابا ،با خنده ميگي چش چش ، اينم يجور از حس بچگي ديگههههههههههه .

اينم چندتاي از آثار هنرمند كوچولوي ما آقا فرهام .

اولين نقاشي آقا فرهام در يازده ماهگي به كمك مامانش .

خط خطي به همراه كشيدن دايره و بعد مچاله كردن كاغذ .

نقاشي روي ديوار .البته تصويرو تيره كرديم .

اينم نقاشي توي دفتر .