شعر بهاری
باد از راه آمد ابر باخود آورد
آسمان را با ابر ذرّه ذرّه پر کرد
چادرش را دنیا برسرخود پوشید
گُم شد آن بالاها نورِگرم خورشید
برق زد ، رعد آمد مثل شیری غرید
ابرها ترسیدند باز باران بارید
خاک ، آرام آرام آبِ باران را خورد
باد آمد ، هو هو ابر را با خود برد
بازهم پیدا شد خنده های خورشید
آسمان آبی شد باز هم گل خندید !
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی