فرهامفرهام، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

روزهای زیبای کودکی

سال نو

1391/9/20 7:40
335 بازدید
اشتراک گذاری

گل پسر مامان و بابا سلام .امروز ٢٧ فروردین ١٣٩١ روز یکشنبه بلاخره مامان وقت کرد تا تو سال جدید وب لاگتو آپ کنه .البته نمیدونم امروز چی شده که الان ،ساعت ١٢:٣٠ هنوز خوابی . 

اول از همه از چهارشنبه سوری پارسال بگم که آخرین آپ ،تو اون روز بود که شب شروع به نوشتن مطالبت کردم ولی از خستگی زیاد نمی دونم چی شد همین که مطالبم تمام شد و می خواستم ارسال مطالب بکنم تمام مطالب به همراه عکسات همش پاک شد منم خیلی ناراحت شدم و چون دیر وقت بود دیگه کاری انجام ندادم و با ناراحتی رفتم خوابیدم .و دیگه هیچ مطلبی از اون روز تا حالا برات ننوشتم اما سعی می کنم که برات جبران کنم گلم .ولی اون روز خیلی ذوق کردی و با هر صدای تو هم می گفتی تق .

                            اینم عکس از روز چهارشنبه سوریته که تونستم ازت بگیرم .

 اما امسال که برامون زیاد خوب شروع نشد ،چون عمو جعفر بخاطر قلبش تو بیمارستان بستری شد و همه ناراحت بودن .از طرفی بابا هم حساستیش اود کرد و اونم از یطرف . ولی شکر خدا بلاخره روزای سخت به خوبی گذشتن و عموهم به سلامتی به آغوش گرم خانوادش برگشت .از خدا می خواهیم که همیشه سلامتی بهمون بده و همه مریضا شفا پیدا کنن و هیچ وقت هیچ کس مریض نشه .

آقا فرهام پسر طلا تو سال نو شاهکار زیاد انجام داد . اول از همه به خاطر علاقه زیاد به ماهیای که داشت و قرار بود که سر سال تحویل تو سفره هفت سین باشن با دادن شیر و فطیر به ماهیا دوتا از ماهیاش خداحافظی کردن وقتی بهش گفتم پسرم چرا این کارو می کنی با زبان شیرین خودش و با حرکات دستش به ما میگه که  ماهیا گشنشونه .و هر چیزی که خودش می خورد باید از همونا هم به ماهیا می داد و اینم از سرنوشت ماهیا تو سال جدید ( از دست فرهام ) .

موقع سال تحویل بابا میخواست که بیدارت کنه من می گفتم نه ،ولی یکدفعه دیدم که پنج دقیقه به سال تحویل مونده خودت پاشودی و آمدی سر سفره و برات خیلی جالب بود آخه پارسال که کوچیک بودی و هیچ خرابکاری نمیتونستی انجام بدی ولی امسال همه کار می تونستی بکنی و یکی از اون کارات فرار از عکس انداختن بود و نزاشتی درست ازت عکس بگیریم . (فدات بشم)  .

وقتی مهمان میامد فرهام جونم با دادن باسلوق و شکلات از مهمانها پذیرایی می کرد و به مامانش کمک می کرد و هر کسی هم که بر نمی داشت اسرار می کرد و می گفت (ده ده ) یعنی بفرماید و بعد با زبان بی زبانی شروع می کرد به صحبت کردن (الهی مادر به قربونت عزیز دلم ) .و صحبت اصلی فرهام هم از ماهیها بود و می گفت ( بابا بابا بابا بابا بابا (با باز و بسته کردن دهنش می گفت ماهی ) آپ ،به جای تمام کلماتی که نمی تونست بگه همش می گفت بابا (و بعضی وقتها کلمه بابا ،یه چندتای کم و زیاد می شد )، و با باز و بسته کردن دهنش منظورشو می رسوند که ماهی افتاد تو آب .

دایره لغات فرهام جون خیلی وسیع تر از قبل شده و بهتر از قبل میتونه منظورشو برسونه و هر روز هم بهتر از روز قبل میشه .و بعضی وقتها هم یکدفعه کلمات رو کامل بیان می کنه .

اما از علاقه شدید به مداد و کشیدن روی دیوار بگم که پسری تا فرصت گیر میاره شروع به کشیدن چش چش روی دیوار و خیلی هم ذوق می کنه و اسم مداد و دفتر هم هست (چش چش) یعنی نقاشی کشیدن .و این هم نمونه ای از آثار هنری آقا فرهام .

اما باز با این همه خرابکاری به مامانش کمک میکنه میگی نه نگاه کن ...

دیدی قربونش برم داره گوشت خورد می کنه آخه ماشالله دیگه مرد شده ،آقا شده ،بزرگ شده .

 

گل پسری عاشق طبیعت و همیشه میگه (دده) دوست داره همیشه بیرون باشه ،بدوبدو کنه ،در حین دویدنم آواز می خونه .

در حین دویدن به آسمان هم توجه می کنه مبادا یه ( قاق ) که تمام پرندگان شامل میشه از دستش در برن و داره به اطرافیانش نشون میده .( الهی مادر فدات شم )

فرهام جون از صبح با مامان رفته بیرون الان که ساعت ٢ بعداظهر آمدیم خانه بازم دوست داره بره بیرون بخاطر همین لباساشو در نیاورده تا بابا بیاد و با بابا بره بیرون .

پسر طلا در حال کشیدن (چش چش) یا همان نقاشی کردنه و اصلا حواسش نیست که بابا آمده .

اه ،وای ،بابا آمد سلام بابا جون .

به به ددر رفتن چه کیفی داره آخ جون .

اینم اولین پارک ٩١ در اوایل فروردین .خیلی خیلی خوش گذشت .

اولین حمام فرهام در سال ٩١ .( آفیت باشی پسر گلم )

و این هم خواب به سبک مدل ٩١ .سر جات خواب بودی یکدفعه پاشودی و رفتی روی بالشتت خوابیدی .

                                           عزیزتر از جونم خیلی خیلی دوست دارم .

فرهام عزیزم امیدوارم که در سال ٩١ اتفاقات بسیار خوبی برات بیافته چرا که من و بابا خواهان بهترین ها برای پسر گلمون هستیم و همیشه تلاش می کنیم و دوست داریم که بهترینها از آن تو باشه عزیزم .

دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت داریمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)